پارت 32

کارای:اون موقع ها چون میچسبیدی به نی سان ازت بدم اومد خواستم دوشقت کنم دیدم نصف نشدی افتادی غش کردی😐💔
کانا:😂😂😂😂
کارای: چیه.😐
کانا:یادم افتاد یه سری کین داش دعوا می‌کرد یکی یه مشت زد بهش تو رفتی اجدادشو اوردی تو چشاش😐😂اون موقع داشتم از مدرسه برمیگشتم شمارو دیدم نمیدونم یه لحظه تو جیبت دنبال چی میگشتی که یادت اومد نیست 😂😂😂😂
کارای:دنبال چاقو ای تفنگی چیزی بودم بزنم فلجشون کنم قصد کشتن خودت که میدونی نداشتم😂😐
همه:😐
کانا:عع یه لحظه یادمون رفت ایناام هستن شدن هویج😐😂
کارای:عع اره😂خب واسه چی اومده بودید؟
باکوگو:تورو برگردونیم 😐
کارای :😐چیمو برگردونید
باکوگو:فکر کردیم نمیای و اصبانی ای
کارای:چرا مایکی اینارو کشوندید باخودتون 😐
باکوگو:پرسیدیم میان گفتن اره 😐
کایا:خانوم مافیا یه جور گفتی چون مافیا بودی همچین چیزایی ندیدی یعنی غذاهاسم مزخرف بوده؟
کارای:اره املت و برنج و کاری بود فقط
کانا:یادمه وقتی برات دورایاکی خریدم عاشقم شدی😐😂
کارای:اخه تو مافیا دورایاکی نمیدادن اولین بارم بود میخوردم 😂😞
کانا:رامن هم خریدم خوشت اومد
کارای:اونم نخورده بودم😞😂
کانا:گوشی هم دادم دستت همونجور😐
کارای:گوشی نمیدادن بهمون😐
کانا:اره دیگه خلاصه ینقد به این بدبخت چیز میز نداده بودن ندید بدید بود😐😂
کارای:زهرمار خب تقصیرمن نبود ک اونا نمیدادن
مایکی:الان ما چیکار کنیم ؟
کارای:نمد😂😐بیاید خونه من
باکوگو:خونه تو نحسه هر سری یه چیزیمون میشه😐
کارای:اگه باهم باشیم هیچی نمیشه🙃
سیلکا:راس میگه
باکوگو: خب بریم
اندر خانه کارای
کانا درحال آشپزی
کانا:کارایییییی نودل کووووو؟
کارای:کابینت بالا سمت راست
کانا:ولی اون خیلی بالاس چطور دستت میرسه😐
کارای:میپرم
کانا:منتگیه 😐👌
کانا پرید دستش نرسید
باکوگو اومد داد بش
کانا:مرسی
کارای:....
کانا:اونجا داری چیکار میکنی؟
کارای :بازی میکنم 🗿
کانا:چه بازی😐
کارای:کالاف دیوتی 🗿👌
کانا:😐
کارای:وایییی داره میزنه منووووووو نههههه تانکو نبرررررر کشتمشششسشششش یسسسسسسسس🙃✌️
کانا:چی میگی‌ 😐
کارای:تو بازی تیمی ام یارو تانکو برداشت برد 😐برم این یکی ماشینه سوار شم
نههههه با تانک میخواد منو بزنهههههه
--------
پارت تمومه ببخشید چندروز پارت ندادم اینا جبرانیه لایک کنید🙃✌️